روان در بازار – پله 3 (روانشناسی بازار)

روانشناسی بازار بورس

 

در این قسمت به بحث درباره‌ی روان ، روانشناسی بازار بورس اوراق بهادار و روانشناختی آن می‌پردازیم.

این بحث در تمام دنیا بحث بسیار مهمی است و کتب بسیار زیاد و مختلفی از بزرگان بورس جهان در این باره نوشته شده است.

حتی کسانی که به ثروت‌های بزرگی رسیده‌اند مانند آقای وارن بافت، به مسئله روان شناسی بسیار اشاره داشته‌اند.

شاید بپرسید که مبحث روانشناسی در بورس چیست و به چه کارمان می‌آید؟

بورس یعنی معامله کردن و یا به عبارت بهتر یعنی معامله کردن بر اساس بردن یا باختن.

بالطبع هیچکس دوست ندارد در بورس بازنده باشد و یا همه دوست دارند که تعداد بردهایشان خیلی بیشتر از تعداد باخت‌های بدست آمده باشد.

بنابراین اگر کسی با آموزش دیدن شروع به خرید در بورس بکند و به مباحث روانشناسی و روانشناختی آشنایی نداشته باشد، اگر سود کند که طبیعتا خودش را یک تریدر حرفه‌ای در بازار می‌داند و مدام به خودش یادآوری می‌کند که بهتر از من کسی در بازار نیست!

این منوال همیشه ادامه دارد تا وقتی که معامله‌گر شروع به ضرر کردن کند.

با شکست اول شاید خیلی اتفاق خاصی برایش نیفتد چراکه قبل از آن سود زیادی کرده است.

اما به محض اینکه تعداد ضررها بیشتر شود، مشکلات فکری و ذهنی به سراغش می‌آید.

در اینجاست که معامله‌گر به دنبال مقصر می‌گردد و می‌خواهد بداند که چه کسی مقصر است.

طبیعتاً خودش را مقصر باختن نمی‌داند.

اولین مقصری که معامله‌گر برای ضررهایش پیدا می‌کند بازار است.

با خودش می‌گوید که بازار با من مشکل دارد و به قول معروف با من لج کرده است و حالا من به جنگ بازار می‌روم تا بتوانم آن سودهایی که بازار از من گرفته است را پس بگیرم.

چه آن معامله‌گر یک معامله‌گر خرد باشد یا متوسط باشد و یا یک معامله‌گر حرفه‌ای با سرمایه‌ی زیاد باشد، به نظر شما با توجه به اینکه این فرد از لحاظ تکنیکی در سطح بالایی قرار دارد، آیا می‌تواند ضررهای خودش را جبران کند یا نه؟

کسانی که دربازار بورس کار کردند قطعاً می‌دانند که جواب منفی است و اگر این کار را انجام دهد چیزی جز ضررهای بیشتر برای معامله‌گر به همراه نخواهد داشت.

وقتی این روند ضرر کردن ادامه داشته باشد به تدریج سرمایه فرد تمام می‌شود و مبلغی برایش باقی نمی‌ماند تا بتواند سرمایه گذاری کند و یا با بازار جنگ کند!

جمله‌ی معروفی از آقای سینسیل هست که می‌گوید : “بازار بورس محل امید و آرزو نیست.

بازار بدون توجه به اینکه شما چه مسیر و هدفی برای خود مشخص کرده‌اید  به راه خودش ادامه می‌دهد.”

این جمله ظاهراً جمله‌ی ساده و عوامی است.

اما اگر چند لحظه به این جمله فکر کنید، چیزهای خیلی زیادی را می‌توانید در آن ببینید.

اولین نکته‌ای که دراین جمله است اینست که فکر پولدار شدن دریک شب را دربورس به هیچ‌عنوان نباید داشته‌باشید.

بحث بورس یکه بحث جهانی است و روانشناسی مربوط به آن نیز برای همه‌ی مردم جهان است.

چراکه همه‌ی آدمها فکرهای متفاوتی دارند و یکسری عواطف و احساسات انسانی را دارند.

اگر کسی بخواهد دربورس راه چندساله را درمدت کوتاهی طی‌کند قطعاً این طرزفکر چیزی جز ضرر را برایش نخواهد داشت.

البته این امر در یک صورت امکان پذیر است آن هم در صورتی است که بازار در آن مقطعی که معامله‌گر وارد آن می‌شود یک بازار گاوی باشد.

بازارهای گاوی بازارهای افزایشی و سودده هستند که هر چند سال یکبار هم تکرار می‌شود.

در این بازارها حتی کسانی که خرید فروش سهم را هم بلد نیستند هر سهمی را بخرند سود می‌کنند.

اما درحالت کلی بازار در تمام دنیا همیشه سودده و افزایشی نیست و نوسانانت و رکود را به‌همراه دارد.

معامله گر با توجه به استراتژی که دارد باید یک برنامه چه برای بازارهای گاوی و چه برای بازارهای خرسی و چه برای بازارهای رکود داشته باشد تا بتواند سود خوب و مطمئنی را دریافت کند.

این که یک معامله‌گر در عرض دو یا سه ماه که بازار افزایشی است، سودی را دریافت کند خیلی فرق می‌کند با معامله‌گری که در تمامی بازارهای خرسی،گاوی و یا رکود، یک استراتژی‌ای برای خودش تعریف کرده که با توجه به تخصص و حرفه و تجربه‌ی خود بتواند ماهیانه سود مشخصی را برای خودش در نظر بگیرد و سودگیری آن شخص مقطعی نباشد.

استراتژی یعنی اینکه یک پلن یا برنامه‌ای داشته باشید.

اگر تکنیکال کار می‌کنید این استراتژی باید قابل‎قبول و یا یک استراتژی تست‌شده باشد که درتمامی بازارها جواب بدهد.

یا به تعریف دیگر استراتژی برنامه‌ای است که درهمه‌ی بازارهای افزایشی یا کاهشی یا رکود، شما را زنده نگه می‌دارد.

.

.

راه‌های سرمایه‌گذاری در بورس

کسانی که وارد بحث سرمایه‎‌گذاری می‌شوند باید چند راه را برای سرمایه‌گذاری در بورس انتخاب کنند.

راه اول این است که خودشان با دیدن آموزش‌های تکنیکی و بنیادی و روانشناسی وارد چرخه‌ی بورس شوند و شخصاً خرید و فروش کنند.

راه دوم این است که یک مشاور مالی مطمئن و خبره را انتخاب کنند تا آن شخص برایشان خرید فروش سهام را انجام دهد و درصد کارمزدی هم به آن مشاور مالی بدهند.

بحث ما فعلاً راه اول است.

بعد از اینکه شخص با دیدن آموزش‌های مختلف وارد بازار سرمایه شد، امری طبیعی است که در چند معامله‌ی اول فرد با ضرر مواجه شود.

اما اسم اینها را نمی‌شود ضرر گذاشت و بهتر است اسم این ضررها را تجربه بگذاریم.

 

چرا که با این تجربه‌ها است که می‌تواند یاد بگیرد در بازارهای مختلف زنده بماند و کم کم میزان ضررهایش را به صفر برساند و این امر خیلی مهمی است. از این مهم‌تر این است که اشتباهاتش را تکرار نکند.

 

آقای مایکل سینسیل جمله‌ی قشنگ دیگری دارد که می‌گوید: “بدتر از اشتباه کردن، تکرار اشتباه است.”

بحث تکرار اشتباه زمانی پیش می‌آید که شخص ضرر می‌کند.

 

وقتی شخص ضرر می‌کند تمامی عواطفش بهم می‌ریزد و احساساتس می‌شود و موجب می‌تا دست به معامله احساسی بزند.

بنابراین باز هم اشتباه می‌کند.

 

به این ترتیب دست به خرید در جای بد و یا فروش زود هنگام یا دیر هنگام می‌زند که همه اینها ناشی از بحث روان وروانشناسی است.

 

بنابراین نتیجه می‌گیریم که شخص در درجه اول باید بر روی خودشناسی و روش‌شناسی خودش برای سرمایه‌گذاری  کار کند.

و خودش را برای تمامی موارد در بورس آماده کند.

چون در بحث سرمایه گذاری یک سری اتفاقات ممکن است پیش بیاید که هیچکسی نمی‌تواند آنها را پیش بینی کند.

یک سری ریسک‌های سیستماتیک یا غیر سیستماتیک در بازار وجود دارد که خیلی از این ریسک‌ها در اختیار سرمایه گذار نیست و سرمایه گذار نمی‌تواند آن را مدیریت و کنترل کند اما با ایم وجود ریسک‌هایی هم وجود دارند که سرمایه گذار می‌تواند با مدیریت درست آنها در اختیار خودش قرار دهد.

 

بر گرفته از سایت مهدی افضلیان

 


 

• فایل های مرتبط

روانشناسی در ترید “معامله” (۳۰ صفحه)

آموزش روانشناسی بورس (۲ صفحه)

اهمیت استراتژی برای من (۲ صفحه)

استراتژی های انتخاب سهم (۸ صفحه)

آموزش انتخاب و ساخت استراتژی معاملاتی (۲ صفحه)

    لینک کوتاه: